يكي از اساسيترين قسمتهاي فني خودرو، كلاج است. كلاج وسيلهاي است براي انتقال حركت چرخشي از يك شفت به شفت ديگر.
در واقع ميتوان گفت كه كلاج يك وسيله قطعكننده و يا وصلكننده است كه در
سيستمهاي انتقال نيرو بهكار ميرود. اگر در هر سيستمي نياز به انتقال
نيرو از قسمتي به قسمت ديگر باشد سادهترين راه براي حل آن مشكل ميتواند
استفاده از يك كلاج باشد.
به هر حال اين وسيله در عين سادگي ساختار و كارايياش از اركان بسيار مهم در به حركت درآوردن خودرو است.
كلاج يك اتصال اصطكاكي ميان موتور خودرو و جعبه دنده است و از آنجا به چرخها انتقال پيدا ميكند.
گاهي
اوقات نيز برحسب موقعيت جادهها و تغيير سرعت نياز به وسيله قطعكننده
احساس ميشود كه نيروهاي ميان موتور، جعبهدنده و چرخها را براي لحظاتي
قطع كند تا تغييرات لازم در سرعت خودرو صورت گيرد و به هر حال وجود
وسيلهاي به نام كلاج در ساختار خودروها امري اجتنابناپذير است.
هنگامي
كه نياز به تغيير سرعت و دنده ديده ميشود اولين حركتي كه از سوي راننده
سر ميزند آن است كه پدال كلاج را بفشارد تا تمام نيروها در همان لحظه قطع
شود و آنگاه دنده را در هر حالتي كه بخواهد قرار داده و سپس با برداشتن پا
از پدال كلاج به سرعت انتقال نيرو از سر گرفته خواهد شد و سيستم حركت خودرو
ادامه پيدا ميكند.
ويژگيهاي كلاج
جهت طراحي بهينه كلاج بايد مواردي را در نظر گرفت كه به شكل مختصري به آن اشاره ميكنيم:
طراحي كلاج بايد به شكلي باشد كه بتواند 125 تا 150درصد ماكزيمم گشتاور موتور را منتقل كند.
كلاج و سيستمهاي عملگي آن بايد بهگونهاي طراحي شوند كه همچنين خلاصي و درگيري صفحات كمترين تكان را به خودرو منتقل كند.
حين درگيري كلاج بهعلت وجود لغزش در ابتداي امر، گرماي زيادي توليد ميشود كه بايد به طرفي دفع شود.
چون
كلاج عضو دوار متحرك است، بنابراين در سرعتهاي زياد جهت جلوگيري از
بهوجود آمدن نيروهاي جانبي بايد از لحاظ ديناميكي بالانس باشد.
طراحي
كلاج بايد بهگونهاي باشد كه سبب از بين رفتن نوسانات انتقالي از موتور به
سيستم انتقال قدرت و نوسانات انتقالي از چرخها به موتور شود.
از لحاظ ابعادي، كلاج بايد كمترين فضاي ممكن را اشغال كند.
قطعات متحرك كلاج بايد كمترين اينرسي ممكن را داشته باشد.
تعمير و تعويض قطعات آن بايد به سادگي صورت بگيرد.
عمل كلاجگيري و تعويض دنده نبايد براي راننده حالت خستهكننده و طاقتفرسايي داشته باشد.
با
توجه به مسائلي كه در طراحي بهينه كلاج بايد رعايت شود در نتيجه حاصلي جز
به وجود آمدن انواع مختلف كلاج نداشته است. كلاجها را ميتوان تقريبا به
نه مورد جداگانه تقسيم كرد. انواع كلاجها عبارتند از: بدون لغزش، يكطرفه،
اصطكاكي، هيدروليك، مخروطي، تكصفحهاي، تكصفحهاي با فنر ديافراگمي،
نيمهگريز از مركز، گريز از مركز.
حال ميتوانيم مختصري از كارآييهاي هركدام از انواع كلاج ذكر شده را بدانيم.
بدون لغزش: اين نوع كلاجها دو حالت دارند. حالت خلاصي و حالتي كه كلاج كاملا درگير است.
يكطرفه:
اين كلاجها در گردش از يك طرف همانند كلاج بدون لغزش عمل ميكند. اما اگر
چرخش در جهت مخالف صورت گيرد دو صفحه كلاج كاملا روي هم سر ميخورند و
هيچگونه انتقال نيرويي صورت نميگيرد.
اصطكاكي: اساس عملكرد اين
كلاجها درگيري دو صفحه داراي ضريب اصطكاك نسبتا بالايي است كه اين درگيري
سبب انتقال نيرو از يكي از صفحات به صفحه ديگر ميشود. انواع مورد استفاده
اين نوع كلاجها شامل ديسكي، مخروطي، صفحهاي و تسمهاي است.
هيدروليك: در اين نوع كلاجها نيرو از يكي از صفحات به سيال و سپس از سيال به صفحه متحرك مورد نظر منتقل ميشود.
البته
جالب آن است كه در بيشتر خودروهاي امروزي از دو نوع كلاجهاي صفحهاي و
تسمه براي نصب در سيستم فني خودرو استفاده ميشود كه تا حد قابل توجهي نيز
توانسته نيازهاي خودرو را مرتفع كند.
كلاج تكصفحهاي: صفحه اصطكاكي
بين فلايول و صفحه فشارنده نگهداشته ميشود و نيروي اعمالي توسط صفحه
فشارنده سطوح را به هم ميچسباند. اين نيروي اعمالي از طريق پدالي كه توسط
راننده فشرده ميشود، حاصل خواهد شد.
از جمله مزاياي اين كلاجها آن است كه تعويض دنده به نسبت كلاج مخروطي سريعتر انجام ميشود.
كلاج
تكصفحهاي بافنر ديافراگمي: اصولا اساس كار اين نوع كلاجها نيز مانند
كلاج تكصفحهاي است با اين تفاوت كه در اينجا بهجاي فنرهاي پيچشي از فنر
ديافراگمي استفاده ميشود. اين فنرها در حالت عادي به شكل مخروط ناقص
هستند؛ اماهنگامي كه فشرده ميشوند حالت تخت به خود ميگيرند.
كلاج
نيمهگريز از مركز: در اين نوع، فنرها براي انتقال گشتاور در سرعتهاي
معمولي طراحي ميشوند، در حاليكه در سرعتهاي بالاتر نيروي گريز از مركز
به انتقال گشتاور كمك ميكند.
اما كلاجهاي گريز از مركز، برخلاف
كلاجهاي نيمهگريز از مركز، تنها از نيروي گريز از مركز براي اعمال فشار
بر روي صفحات و درگير كردن كلاج استفاده ميشود. از مزاياي اين نوع كلاج آن
است كه به پدال كلاج نيازي ندارد. كنترل كلاج بهصورت اتوماتيك و توسط دو
موتور صورت ميگيرد.
بد نيست بدانيد خودروهايي كه توانايي توقف در حالت درگيري دنده را دارند ميتوانند از اين نوع كلاجها استفاده كنند.
لغزش کلاچ(بکسواد):
زمانی که صفحه کلاچ بین فلایویل ودیسک کلاچ بلغزد وضعیت بکسواد پیش خواهد امد که علائم زیر را در پی خواهد داشت:
1.سرعت خودرو مطابق با دور موتور در حین شتاب سریع افزایش پیدا نمیکند.
2.بوی سوختگی از کلاچ به مشام میرسد.
3.هنگام حرکت در جاده های شیب دار –سربالایی-توان خروجی کاهش میابد.
این عیب را در حالت توقف و در تعمیرگاه نیز میتوان تشخیص داد.روش معمول به شرح زیر است:
در حالی که ترمز دستی کشیده شده است کلاچ را خلاص کنید.خودرو را در دنده 3 قرار دهید و دور موتور را به 2000 دور در دقیقه برسانید.پدال کلاچ را اهسته رها کنید تا کلاچ درگیر شود.در این وضعیت باید موتور بلافاصله خاموش شود و اگر خاموش نشد صفحه کلاچ میلغزد.
لغزش شدید(بکسواد) یا دراز مدت کلاچ موجب گرم شدن (داغ شدگی) صفحه کلاچ و خراشیدگی فلایویل میشود.
باید توجه داشت اگر خلاصی صفحه کلاچ صفر باشدبه این معنی است که دوشاخه کلاچ دائما بلبرینگ کلاچ را تحت فشار برروی شاخکها نگه داشته و در نتیجه فشار وارد بر صفحه کلاچ به میزان کافی نیست.در این حالت در اثر گرمای حاصل از اصطکاک فرسایش بیش از حد ایجاد شده ضریب اصطکاک کاهش یافته و احتمال لغزش وجود خواهد داشت.
در صورت لغزش صفحه کلاچ قبل از هرگونه اقدام ابتدا به کمک جک خودرو را بالا ببرید و در جست وجوی قطعات خمیده – شکسته و یا اسیب دیده ی سیستم کلاچ باشید.اگر عیبی در سیستم کلاچ وجود نداشت مجموعه کلاچ را پیاده و قطعات ان را بررسی نمایید.
نوشته شده در دوشنبه یکم آبان ۱۳۹۱ ساعت 15:42 توسط omid |